دستان خالی زیر باران

ساخت وبلاگ
در دادگاه کیفری مقابل سه نفر قاضی نشسته بودیم، وکلای متهم و من هم به عنوان وکیل شاکی حدود15 نفر هم شاهد بیرون اتاق منتظر ادای شهادت بودند.. اتاق جلسه، اتاقی بزرگ با اجرهای سه سانتی ، تعداد زیادی صندلی دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 22:36

+خانم زنگ زدم که بگم تجدیدنظرمو پس بگیر

+چرا؟

+دیگه خسته شدم، یک سال دیگه همین حکم تایید میشه، من چند بار

تو این یک سال بمیرم وزنده بشم؟

+ خدا بزرگه، ازین ستون به اون ستون فرجه

+اگه فرجی میشد تو این هفت سال شده بود، بزار زودتر اعدامم کنن

اصلا خودم فردا همینجا تقاضا میدم اعتراضمو نفرستن دیوان

و من حالا پر از بغضم،انگاری سنگی راه گلویم را بسته باشد..

صدایش توی گوشم میپیچد، خانم اعتراضم را پس بگیر، پس بگیر،پس بگیر

دستان خالی زیر باران...
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 22:36

روبرویم. یکی دو نفر نشسته بودند و مشاوره میدادم که پیامک روی گوشی ام که نوشته بود در مورد فلان پرونده(همان که در دو پست قبل راجع بهش نوشته بودم) رای صادر شد..توجهم را جلب کرد دل توی دلم نبود که نتیجه دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 22:36

دوستی کتاب ملت عشق را به من هدیه داد، چند روزی ان را کنار بقیه کتابهایم گذاشته بودم وبه خودم میگفتم کی حوصله داره کتاب عاشقانه بخونه با این همه دغدغه.. فکر میکردم یک کتابی است مثل هزاران کتاب دیگر با دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 22:36

پتو رو از روم کشیدم کنار، گیج ومنگ بودم، خواب ظهرهمیشه منو همین حالی میکنه.. موهام رو با کلیپس جمع کردم، پتو رو گذاشتم سر جاش..مثل جن زده ها به خودم گفتم امروز باید کتاب شازده کوچولو رو بخونم..از مدت دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 22:36

مانتویم را در حالیکه کلید را روی میز میگذارم از تنم در میاورم، اولین کاری که میکنم زیر کتری را مثل همیشه روشن میکنم، چای معطری دم میکنم وروی زمین به ستون وسط اتاق تکیه میدهم، امروز با دیدن چند نفر یاد گذشته ها افتادم، گذشته ای بسیار دور که همه ی خاطراتش را خوب به خاطر دارم... شاید از سوم راهنمایی بود که رویای وکیل دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 24 آبان 1397 ساعت: 11:43

برایم فرقی نمیکند، سر شب بخوابم یا دیر وقت، صبح روز بعد با خستگی زیاد بیدار میشوم اخیرا دچار پرخوابی شدیدی شده ام که علاجش را نمیدانم، بعضی ها میگویند افسرده ای و بعضی دیگر میگویند غلظت خون داری..نمیدانم ولی هرچه هست نظم زندگی ام را به هم ریخته است، بعد از نماز صبح ساعت را برای هفت و نیم کوک میکنم اما به محض اینکه ه دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 24 آبان 1397 ساعت: 11:43

به حرفهایی که بینشان رد وبدل میشود توجهی نمیکنم، استکان چای ام را داغ داغ سر میکشم احساس سوختگی میکنم،،، چای که داغ نباشد اصلا چایی نیست موبایلم را روشن میکنم اما در حالت رومینگ قرار گرفته، مرا هم خطاب قرار میدهند بنظرت رای میدهد؟ رای که میدهد اما معلوم نیست به نفع ما باشد، و دوباره گوشی را نگاهی می اندازم و تنظیمات دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 24 آبان 1397 ساعت: 11:43

پاییز فصل دوست داشتنی ام هم از راه رسید، بارانهای گاه و بی گاهش، هوای ابری اش ریزش برگهای طلایی، هوای مه آلود دم صبح، شهر نمناک و هوای سرد پاییزی، همه وهمه را دوست دارم، پاییز پر از خاطرات شیرینی است، از مهر ماهش که فصل بازگشایی مدارس است تا هزار اتفاق خوشایندی که با امدن پاییز از راه میرسند.. لیوان کاپوچینو را روی دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 24 آبان 1397 ساعت: 11:43

میگوید داشتی چیکار میکردی؟ آشپزی ااااا مگر تو هم آشپزی بلدی؟ شاخ ودم دارد که من آشپزی بلد باشم؟؟؟ بچه که بودم فکر میکردم بازیگرها نه میخوابند، نه حمام میروند نه آشپزی میکنند.. حالا مغز او اندازه بچگی من کوچک است... دوباره درد میخچه پایم را لنگ کرده.. چطوری ریشه کنش کنم؟؟ بکنم بندازم دور راحت شوم چرا تابستان تمام نم دستان خالی زیر باران...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان خالی زیر باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vakil92 بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 24 آبان 1397 ساعت: 11:43